نوشتن
همیشه حرف از نوشتن میزنم. اما گاهی فقط نگاه میکنم. فکر میکنم و فکر میکنم و فکر میکنم. اما نمینویسم. یه جا خوندم یک نویسنده هر روز باید بنویسه.حتی یک روز هم نباید اینو فراموش کنه. درواقع درسته. و من دارم توی قهقرای پوچی میرم جلو. چیزی من رو نمیکشونه اونجا بلکه خودم دارم میرم جلو.نمیدونم بانی این تباهی چیه. شایدم بدونم. اما....نمیدونم چرا خودمو نجات نمیدم. یه زمانی مینوشتم. داستان. فن فیک. متن و حتی شعر. اما الان ....درونم خلائه. حرفایی، فکرایی، تصویر هایی رد میشن اما سریعتر از این که بخوام نسبت بهشون عکس العمل نشون بدم میپرن، محو میشن، میرن. شاید من خودمو گم کردم. مهم ترین چیزی که کمک میکرد بنویسم. تنهای چیزی امید داشتم کمکم کنه.
#آرتمیس
همیشه حرف از نوشتن میزنم. اما گاهی فقط نگاه میکنم. فکر میکنم و فکر میکنم و فکر میکنم. اما نمینویسم. یه جا خوندم یک نویسنده هر روز باید بنویسه.حتی یک روز هم نباید اینو فراموش کنه. درواقع درسته. و من دارم توی قهقرای پوچی میرم جلو. چیزی من رو نمیکشونه اونجا بلکه خودم دارم میرم جلو.نمیدونم بانی این تباهی چیه. شایدم بدونم. اما....نمیدونم چرا خودمو نجات نمیدم. یه زمانی مینوشتم. داستان. فن فیک. متن و حتی شعر. اما الان ....درونم خلائه. حرفایی، فکرایی، تصویر هایی رد میشن اما سریعتر از این که بخوام نسبت بهشون عکس العمل نشون بدم میپرن، محو میشن، میرن. شاید من خودمو گم کردم. مهم ترین چیزی که کمک میکرد بنویسم. تنهای چیزی امید داشتم کمکم کنه.
#آرتمیس